۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

دلخوشی ساده

پرسیدم: مجید؛ واسه چی میخوای این همه پول هزینه کنی برای اون ماشین سنگین، وقتی خودت ایران نیستی و نمیتونی ازش استفاده کنی؟ ‌بدون هیچ فکر و معطلی گفت: واسه دلخوشی! آدم وقتی دلخوشی داشته باشه، بهتر کار میکنه، بهتر زندگی میکنه، حالش بهتره.

-----------------------

من به دنبال چیزی میگردم که نمیخواهم پیدایش کنم

شاید من عجیب ترین گمشده ی این شهرم

به دنبال هیچ میگردم

-----------------------

یادداشت های گوشی را هر از چند وقتی باید یک مرور کرد؛ مثل این یادداشت ها که پارسال نوشتم. 

ما هو الکارگردان؟

بازار بزرگ ایران در حمایت از کالای ایرانی؟ بازار ساختن به عنوان کالا؟ 🤔 من کم سوادم یا زیاد گیر میدم؟
بعد تبلیغ شیر esl! رامک پخش میکنین، اونوقت از گاو نر میپرسی این شیر مال شماست؟
--------------
الیور استون اومد جشنواره فیلم فجر مشکلی نبود، حالا یک زمانی یک اشتباهی کرده یک فیلم ضدایرانی ساخته! چیز خاصی هم نبود فقط ملکه ایران را تسلیم اسکندر کردن، فیلمه، واقعی که نیست. ولی ریچارد کلایدرمن حامی صهیونیستِ؟
----------------
خیلی دوست دارم مثل قبل از چیزهای خوب و از حس های خوب بنویسم...!

تلگرام مُرد

مثل روال عادیِ این چندوقت ساعت 15:20 سوار قطار شدم. به وسطهای واگن رفتم تا یک جا خالی برای نشستن پیدا کنم. برعکس روزهای قبل، هدفون را فراموش کرده بودم و حواسم پیش جماعتی بود که توی قطار بالا و پایین می رفتن، دختر کوچولوی شیرینی که چسب زخم را بسته ای دو هزار تومان میفروخت، کم بینایی که آدامس خوشبو کننده دهان را بسته ای 1500 تومان میفروخت و پیرمردی که کیسه جوراب هایش را بغل گرفته بود و داد میزد سه تا پنج تومان...
اما در دستانِ جماعتِ نشسته روی صندلی ها دیگر خبری از بالا و پایین رفتن در تلگرام نبود، انگار نه انگار این همان قطاری بود که تا یک ماه قبل از هر ده نفر، شش نفر با تلگرام سرگرم بودند. حالا شش نفر به افق خیره شده بودند یا چرت میزدند، دو نفر با موبایلشان بازی میکردند و دو نفر هم کتاب میخواندند.


یک بار هم دستتو بکن توی جیب خودت!

طرح های هوشمندانه و جذاب مسئولین تمومی نداره، چند ماه پیش اخبار گوش میکردم که یکی از مسئولان برگشتن گفتن برای کاهش تصادفات جاده ای باید بنزین را گرون کنیم. که واقعا به درایت ایشون غبطه خوردم. 

برای کاهش آلودگی هوا هم چندین ساله که طرح ترافیک و زوج و فرد اجرا میشه اما چند روزیه که مسئولین با درایت باز هم راه حل های تازه و جذاب تری برای فروش طرح ترافیک و جریمه روزانه شدید تر در نظر گرفتن که باز هم ما را به فکر واداشت که این همه احساس مسئولیت نسبت به جامعه از کجا میاد.

اما دیروز جناب اردکانیان وزیر محترم نیرو فرمودن که متوسط هزینه برق برای هر مشترک پس از افزایش قیمت ممکن است به اندازه یک نان بربری در ماه افزایش یابد.... و همینطور در مورد کارساز بودن این افزایش قیمت گفتن که:اگر ارزانی یک کالا موجب مصرف بی رویه شود، کار درستی نیست چرا که بیش از همه هزینه این امر متحمل مشترکان می‌شود...

اما آیا واقعا اینطوره؟

آمار ترافیک از سالی که بنزین صدتومانی به هزار تومانی رسید چقدر کاهش پیدا کرد؟ میزان آلودگی هوا چطور؟

طرح ترافیک چطور؟ از یک طرف محدوده طرح ترافیک درست شد ازون طرف فروشش! و دور زدن ها و تخلفاتی که صورت گرفت مثل همون موتورهایی که با مبلغی اندک خاطی را از دید دوربین پنهان میکردن.

جناب وزیر آیا گرون شدن حامل های انرژی فقط اندازه یک نان بربری از سفره های مردم کم میکنه؟ مطمئنید فردا از بقال و قصاب سرکوچه تا راننده تاکسی و... به اندازه یک نان بربری افزایش قیمت نمیدن؟ باور 

و اما بهتر نبود بجای این جریمه ها و نقره داغ کردن ها یا حداقل در کنارشون چند طرح تشویقی هم میگذاشتین؟ بهتر نبود بستر و  راه کار مناسبی برای حمل و نقل عمومی در نظر میگرفتین؟

چطور بود اگه برای کسانی که ماشین دارن و خونشون توی محدوده ترافیک قرار گرفته بجای فروش طرح ترافیک، فروش بلیط مترو و اتوبوس نیم بها در نظر میگرفتین؟ چطور بود چند تا قطار و واگن و اتوبوس جوید به خطوط اضافه میکردید تا کسی شب کابوس سوار شدن به وسایل حمل و نقل عمومی را نبینه؟

یا بهتر نبود اگه به مشترکینی که مصرفشون را نسبت به ماه و سال گذشته شون چند درصد کاهش میدن جایزه بدید!


خوش اومدین
گاه نگاری یا کرونولوژی علمی برای اختصاص رخدادها در تاریخ‌های دقیق وقوع آنهاست.
به عبارتی منظم کردن و چینش وقایع از ابتدا به انتها یا برعکس.
اما گاه نگاری من نه علمی است نه چینش خاصی دارد و فقط گاهی می نگارم!
آرشیو مطالب
پیام‌های‌ کوتاه