۲ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

لذت های کوچک

یکی از کارهای قبل از خواب هرشبم اینه که اول مهتابی اصلی اتاقم را خاموش کنم بعد توی تاریکی چراغ بالای سرم را تق! روشن کنم و یک کار جا مونده را انجام بدم مثل خوندن یک مطلب از روی یک کاغذ، چک کردن برنامه فردا، یا کوک کردن ساعت یا وصل کردن گوشی به شارژر! همین! انگار که کل کارهای روزم انجام شده و کل مشکلاتم توی اون روشنی کم چراغ حل شده، خیالم راحت میشه و بعد دوباره؛ تق! لامپو خاموش میکنم و باز توی فکر فرو میرم و اگه بتونم ذهنمو غافلگیر کنم میخوابم.

دکتر ظریف خسته نباشید، همین که چراغ امیدی را در دل مردم روشن کردید ممنونیم.

ملالی نیست

شبی با بید می رقصم، شبی با باد می جنگم
که چون شب بو به وقت صبح من بسیار دلتنگم

مرا چون آینه هر کس به کیش خویش پندارد
و الاّ من چو می با مست و با هشیار یکرنگم


شبی در گوشه ی محراب لختی «ربّنا» خواندم
همان یک بار تارِ موی یار افتاد در چنگم

اگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیست
که من گریانده ام یک عمر دنیا را به آهنگم


به خاطر بسپریدم دشمنان! چون «نام من عشق است»
فراموش ام کنید ای دوستان! من مایه ی ننگم

مرا چشمان دلسنگی به خاک تیره بنشانید
همین یک جمله را با سرمه بنویسید بر سنگم

 علیرضا بدیع

خوش اومدین
گاه نگاری یا کرونولوژی علمی برای اختصاص رخدادها در تاریخ‌های دقیق وقوع آنهاست.
به عبارتی منظم کردن و چینش وقایع از ابتدا به انتها یا برعکس.
اما گاه نگاری من نه علمی است نه چینش خاصی دارد و فقط گاهی می نگارم!
آرشیو مطالب
پیام‌های‌ کوتاه