ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

 

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم

 

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود

حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم

 

-------------------------------------------------------

امروز آقای رییسی، رییس جمهور کشورم شد! اما مردم نه بغض و فریاد ۸۸ را داشتن نه شور و سرمتی ۹۶ یا حتی ۹۲! مردم انگار سالهاست که مردن، گویا بی تفاوت شده ایم، ترجیح میدهیم دیگر نه شاد باشیم به امید نه غمگین باشیم به ناامیدی.

--------------------------------------------------------

امروز توی پارک شریعتی قدم میزدم و آهنگ صدای بارون توی گوشم میخوند! گرمای هوا یکجور خاصی دلچسب بود، همون هوای تابستونی که فقط توی بچگی لمسش میکردیم؛ توی خیالم فقط یک چیز میدیدم؛ چشم هاش! حرفهای توی چشمهاش، گاهی چشم های آدمها یک دنیا حرف داره، غم، شادی، امید، دوست داشتن! 

از چشم های آدم ها ساده نگذریم.