چند هفته پیش یکی از دوستان خوب وبلاگی پیشنهاد دادن برای رفتن به اختتامیه یک جشنواره که چیزهایی درباره اش شنیده بودم ولی دقیق نمیدونستم چیه اما مجری برنامه و دست اندرکارانش اینقدر برام جذاب بودن که حاضر باشم این راه را برم.

و اما محل برگذاری فرهنگسرای اندیشه بود، یک جای قشنگ و دیدنی.

فرهنگسرای اندیشه



نیم ساعت زود رسیده بودم و رفتم ساندویچی همون کنار یک ساندویچ ژامبون سفارش داده بودم که خیلی قشنگ بریده بودن و توی ظرف گذاشته بودن همون موقع یک جوون سرباز از راه رسید و توی منو هاج و واج بود که چشمش به این ساندویچ افتاد، پرسید این چیه؟ گفتم ژامبون. گفت آقا بی زحمت یکدونه از اینا هم به من بدین و همون روبروم نشست.

ژامبون

 و اما برنامه وقتی رسیدم طبقه پایین سالن پر بود ولی خوش شانس بودم که طبقه دوم هم بود، خیلی خوشحال رفتم بالا و یک جای خالی توی  ردیف اول پیدا کردم، نمای خوبی داشت و اگه آقای همزاد آقای ضابطیان اجازه میداد میتونستم اوشون را هم ببینم.


منصور ضابطیان